دلار سی هزارتومانی( ! )( ! )( ! )

ده روزی است که دلار وارد کانال سی هزارتومانی شده است و موجی از گرانی و تورم را در آینده نزدیک به بازار تزریق خواهد شد. یک عده راست تنها راه حل را مذاکره با غرب بیان می کنند و یک عده چپ هم راه حل را مذاکره با بلوک شرق یعنی چین می دونند. اما موضوع خیلی ساده تر از این حرف هاست. ارزش واحد پولی هر کشوری برحسب صادرات و واردات و ذخیره طلای آن کشور تعیین می شود. ما در این سال ها یک مصرف کننده تقریبا صد درصدی بودیم ایالات متحده تنها محصول صادراتی ما یعنی نفت را تحریم کرد و  عملا بر این روند شدت بخشید. هیچ کالایی مناسبی برای جهان ارایه نمی کنیم و انتظار داریم تمام کالاهای خود را وارد کنیم. موارد دیگری مانند فرار سرمایه های فکری و مالی هم عواملی است که در بلند مدت شدیدا خودش را نشان خواهد داد( هرچند همین روز ها هم حسابی نمایان شده است اما اوج فاجعه در آینده نزدیک نمایان خواهد شد).  خلاصه کلام تا صرفا وارد کننده صرف باشیم نه تنها وضع ما بهتر نخواهد شد بلکه به سمت پرتگاه حرکت خواهیم کرد. یکی نیست به این آقایان شعر حافظ را گوش زد کند مشکل اصلی خودمون هستیم در درون خودمون باید جستجو کنیم امیدوارم که این روند اصلاح شود اما چیکار می شود کرد انسان موجودی فراموش کار است تا زمانی که به سزای عملش  نرسد حقایق را باور نمی کند. شاید هرکس قضا و قدری دارد و به قول حافظ از قضا و  قدر نباید گریزان بود.

به شعر حافظ توسل می کنم و این موضوع را با این بیت ختم کنم.

بیا که هاتف میخانه دوش با من گفت

که در مقام رضا باش و از قضا مگریز

میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست

تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز

امیدوارم موفق و سلامت باشید